تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن
تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن

نماد فروهر و خدایان باستانی

نماد فروهر و خدایان دروغین باستانی

چکیده مطلب: (فروهر)

آنچه در ادامه می‌آید، متن یک مناظره پیرامون نمادِ فرَوَهر است. نمادی که جدیداً به‌صورتِ نگین انگشتر، گردن‌بند، طرح روی تی‌شرت و فرش و… استفاده می‌شود. بین برخی از مردم این طور القاء شده که این نماد، نماد کوروش هخامنشی است. برخی هم می‌گویند که این نماد، نمادِ زرتشت است. 

 

اما واقعیت این است که این نماد، نه آرمِ کوروش است و نه علامتِ زرتشت. حتی اسم واقعی‌اش فروهر هم نیست. بلکه نماد خدایان دروغین باستانی است که به‌تدریج، در عصر باستان وارد ایران شد و طبق اسنادِ روشن، در عصر نوین توسط فراماسون‌ها به‌عنوان نماد هویت ایرانی (!) به بخشی از بدنه‌ی جامعه ایرانی تزریق شد. این نماد، یک نماد شیطانی است که دارای انرژی منفی بالایی است که برخی از جوانان ایرانی، نادانسته از آن استفاده می‌کنند. از همین روی، وظیفه هر انسان دلسوز است که نسبت به اطلاع‌رسانی و افشای ابعاد این مسئله اقدام کند تا مردم نسبت به این موضوع آگاه شوند.

متن مناظره:

درود بر شما، شنیدم که گفتید نماد فروهر، ربطی به کوروش کبیر ندارد. بلکه نماد خدایان شیطانیِ جهان باستان است. این حرف شما توهین به هویت ما است. چرا بی‌سند حرف می‌زنید؟ این نماد در تخت جمشید هم استفاده شده است. پس نماد ایرانی است. نماد کوروش کبیر است.

سلام بر شما، خدا به قلب شما برکت بدهد (آمین). اما درباره نمادی که به اشتباه فروهر نامیده می‌شود؛ بله این نماد در تخت جمشید (یا همان پارسه / پرسپولیس) وجود دارد. همان‌طور که در این تصویر می‌بینیم:

نماد فروهر در تخت جمشید

در کتیبه داریوش هخامنشی در بیستون (بهیستون) کرمانشاه هم این نماد وجود دارد. همان‌طور که در تصویر می‌بینیم:

فروهر در کتیبه داریوش در بیستون

اما باید توجه کنیم که این نمادها ربطی به کوروش هخامنشی ندارند. چون هم تخت جمشید و هم کتیبه بیستون پس از دوران کورش بنا شدند. نه در زمان کوروش کبیر!

خوب به هر حال، همین که این نماد در آثار هخامنشی به کار رفته، یعنی نماد هویت ایرانی است. پس این که می‌گویید نماد خدایان دروغین باستانی است، اشتباه است.

بسیار خوب، ببینید هر تصویری که در آثار هخامنشی و کتیبه‌ها حکاکی شده، دلیل نمی‌شود که نماد هویت ایرانی باشد، در کتیبه‌های هخامنشی، از نقش برجسته‌ی گاو و اسب گرفته، تا خنجر و نیزه و غل و زنجیر هم فراوان است. آیا می‌توان این‌ها را نماد هویت ایرانی خواند؟! خیر. ثانیاً هخامنشیان این نماد (که به اشتباه فروهر خوانده می‌شود و نام واقعی‌اش «گوی بالدار خورشیدی» یا «مرد بالدار» است) را از تمدن‌های دیگر گرفته‌اند. اجازه دهید برایتان تصاویر و اسنادی را ارائه کنم.

برای مثال، در تمدن اورارتو (Urartu) که مردمانی بت‌پرست بودند و در شمال بین‌النهرین و شمال‌غرب فلات ایران زندگی می‌کردند، این نماد، نماد خدایان و موجودات ماوراء الطبیعی شمرده می‌شد. به چند نمونه از آثار باستانی اورارتویی توجه کنید:

آثار باستانی اورارتویی

همچنین در تمدن سومر باستان (Sumerian) این نماد مورد استفاده بود و به‌عنوان ارباب اجنه (شاید همان شیطان) خوانده می‌شد:

فروهر در تمدن سومر باستان

(سند: Relief Depicting Gilgamesh Between Two Bull-Men Supporting a Winged Sun Disk, Fr.Tell-Halaf, Syria)

همچنین به این تصویر هم توجه کنید که باز هم مربوط به تمدن سومر باستان و دیگر تمدن‌های باستانی بین‌النهرین است:

فروهر در تمدن‌های باستانی بین‌النهرین

در تمدن‌ آشور نیز این نماد استفاده می‌شد و گاهی به عنوان شَمَش (Shamash) و گاهی به عنوان یک موجود پرنده کماندار با کالبدی “شِبه انسانی” شمرده می‌شد:

فروهر و شمش در تمدن‌ آشور

جالب‌تر این‌که این نماد در مصر باستان نیز استفاده می‌شد و حتی بر روی تابوت مومیایی فراعنه هم دیده می‌شود:

نماد فروهر در مصر باستان

فروهر در مصر باستان

نماد فروهر در مصر

فروهر در مصر

هخامنشیان این نمادها (که در بین‌النهرین و مصر باستان وجود داشته) را گرفته و با نماد بت مردوک ترکیب کردند. بت مردوک، در اصل یک “گوساله” بود که بعدها در کالبد انسان (یا شِبه انسان) ترسیم شد. این “مردوک” همان است که کوروش، در منشور خود از آن به عنوان خدایِ خود و خدای آسمان‌ها و زمین یاد می‌کند (درباره‌ی این‌که مردوک، به معنی گوساله است و کوروش از بت مردوک به‌عنوان خدای خود یاد می‌کند، بنگرید به: اینجا و اینجا ).

ترکیب فروهر با نماد بت مردوک

همان‌طور که به عرض رسید، هخامنشیان، نمادِ گوی بالدار خورشیدی (The Winged Solar Disk) را با نماد بت مردوک ترکیب کردند و آن را به همین شکلی که امروز “به اشتباه” فروهر نامیده می‌شود درآوردند و از آن نماد در برخی کاخ‌های خود استفاده کردند. به‌عبارت روشن‌تر، نمادی که امروز فروهر نامیده می‌شود، ترکیبی از دو نماد است. یکی نماد «گوی بالدار خورشیدی» و دیگری نمادِ «بت مردوک» که هر دو نماد، اصالت غیر آریایی دارند. سِر پرسی سایکس (Sir Percy Sykes) ایران‌شناسِ انگلیسی در تأیید این گفتار می‌گوید: «صورت این خدا که به فروهر تعبیر شده عیناً مأخوذ است از خداى آسوریان و بالاخره از مصر گرفته شده است.»[1] که این خود مؤیدی هست بر این‌که این نماد، ریشه در تمدن‌های بت‌پرست و خرافه‌گرای بین‌النهرینی و مصر باستان دارد.

ولی زرتشتی‌ها از این نماد استفاده می‌کنند. این یعنی نماد فروهر اصالت ایرانی دارد. چرا شما نمی‌خواهید قبول کنید که این نماد، ایرانی هست؟ در اَوِستا هم کلمه فروهر آمده و این یعنی این نماد اصالت زرتشتی دارد.

ببینید برای قبول یک ادعا، باید اسناد و مدارک وجود داشته باشد. خوب، همه‌ی اسناد دلالت می‌کنند که این نماد، بیگانه هست و از هر طرف ریشه در خرافات و آیین‌های شرک‌آلود دارد. این نماد ربطی به زرتشت و دین زرتشتی هم ندارد. در سراسر عصر ساسانیان که حکومت و جامعه، پیرو آیین زرتشتی بود، در هیچ کتیبه و نقش‌نگاره‌ای از این نماد استفاده نمی‌شد. یعنی زرتشتیان در طول تاریخ از این نماد استفاده نکردند.

هیچ سند تاریخی پیش از قرن 20 میلادی وجود ندارد که این نماد را به آیین زرتشتی ربط داده باشد. اما در سال 1925 میلادی، یک زرتشتی ایرانی‌الاصل ساکن هندوستان، به نام جی اونوالا در مجموعه مقالاتی مدعی شد که نماد مرد بالدار که در تخت جمشید و… وجود دارد، همان فروهر است!‌ اما همان زمان، یک دانشمند زرتشتی ایرانی الاصل دیگر به نام ایرج تاراپوروالا گفت که این نماد هیچ ربطی به اهورامزدا و فروهر ندارد. [2]

دقت کنید که در اوستا، کلمه فرَوَهَر یا فرَوَشی (Fravahar / Fravashi) آمده که به معنی «ذره‌ای از روشنایی اهورامزدا» هست. [3] اما این فروهر (یا فرَوَشی) قابل دیدن نیست و نماد دیداری یا تمثیلی هم برایش معنا نداشت. [4] همان‌طور که گفتیم، در سال 1925 میلادی یک زرتشتی بدون سند و بدون دلیل ادعا کرد که این نماد، فروهر نام دارد (در حالی‌که پیش از آن، این نماد به‌عنوان فروهر خوانده نمی‌شد). حتی برخی از موبدان زرتشتی در قرن معاصر، برای این نماد، تفاسیری ذکر کردند (که مثلاً حلقه به آن معنی و بال‌ها به فلان مفهوم و…) در حالی‌که این تفاسیر، همگی جعلی و ناشی از بافته‌های ذهنی موبدان بوده و اصالت تاریخی و دینی ندارد.

خب خود شما هم بدون دلیل حرف می‌زنید. ادعا کردید که این نماد، انرژی منفی دارد ولی حرفتان فاقد سند هست.

ما برای این سخن، که این نماد، انرژی منفی دارد و رفته رفته باعث سقوط معنوی انسان می‌شود، دلیل داریم. این‌طور نیست که بدون سند و دلیل حرف بزنیم. یک دلیل همین که این نماد، از لحاظ تاریخی اصالتاً مربوط به خدایان دروغین و آیین‌های شرک‌آلود است. از سویی برآمده از نماد بت مردوک است. و عرض شد که مردوک هم در اصل به صورت گوساله بود (یعنی ما بیاییم نمادِ شرک آلودِ آیین سراسر خرافه‌ی گوساله‌پرستان را به خودمان ببیندیم) طبیعتاً این انرژی منفی بسیاری دارد. از طرفی دیگر، این نماد (که به اشتباه فروهر خوانده می‌شود) امروزه توسط فراماسون‌ها و شیطان‌پرستان هم به عنوان نمادِ هویت استفاده می‌شود. برای نمونه به چند مورد توجه کنید:

فروهر در جشنواره راک و متال

فروهر در شاهدان یهوه

فروهر و فراماسونری

فروهر و مدونا

پی‌نوشت‌ها:

[1]. سرپرسى سایکس، تاریخ ایران‏ ترجمه سید محمدتقى فخر داعى گیلانى‏، تهران: نشر افسون‏، ‏‏ج ‏1، ص 140.
[2]. فروهر نگاره بالدار زرتشتیان، مجله رشد آموزش، شماره 20، پاییز 1384، ص 22.
[3]. اردشیر آذرگشسب، مراسم و آداب زرتشتیان، تهران: انتشارات فرَوَهر، 1372، ص 197-203، رستم شهزادی، زرتشت و آموزش‌های او، تهران: سازمان انتشارات فروهر، 1371، ص 104-105، بهرام فره‌وشی، جهان فروری، تهران: انتشارات فروهر، 1388، ص 113
[4]. بنگرید به: Encyclopædia Iranica, FRAVAŠI, by Mary Boyce, Originally Published: December 15, 2000, Last Updated: January 31, 2012, Vol. X, Fasc. 2, pp. 195-199
متن عبارت: There is no certain plastic representation of the fravašis.

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب (www.adyannet.com)

نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیا جمعه 1 بهمن 1400 ساعت 05:14

دوست عزیز این نماد ها همه سرچشمه یک علم باستانی هست که در هر جامعه ای که علمش بدست آوردن در قالب نماد ها و الگوهای افسانه ای شکل گرفته شما درست فرمودین در خیلی از جوامع هست حتی در یونان مصر ایران هند چین و جوامع کهن باستانی که نمادها متفاوت از هم ظهور کردن مثل مار در مصر اژدها در چین مرغ هما در ایران به طور اساسی نزدیک شش سال روی این علم کار کردم نتایج خوبی هم گرفتم که همه سر رشته یک علم کهن و باستانی هستش برای مثال دو بال طرفین که نماد شرق و غرب هستش و سر شمال و پاها جنوب دقیقا مثل پرنده ها که فقط شمال و جنوب میشناسن نه غرب شرق و شمال نقطه اوج و جنوب نقطه فرود و شمال نقطه اوج گرفتن به سوی تعالی هستش
و جنوب نشستن به سلوک یا عبارت قرآنی فرشته بر بال های چپ و راست که یکی خیر و برکت یکی زشتی پلیدی که نشاعت میگیرن و دو شاخه که به زمین میرسه توسط پاها که نشانه جان گرفتن و به وجود آمدن از خاک هستش تا به آسمان و گنبد آسمانی برسن و خیلی تمثال های افسانه ای مثل ققنوس پرنده افسانه ای که میسوزه و باز از خاکستر برمیخیزع چون خاکستر هر موجودی اونو نامیرا و جاودانه می‌کنه نه افسانه بلکه از لحاظ علمی قابل اثبات هستش تمام تمثال ها که دلیل و پشتوانه از علمی بسیار دقیق دارن همپای اهرام ثلاثه مصر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد