تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن
تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن

ماد و مادستان در منازعات نژادی


ماد در منازعات نژادی ترک ها و کردها دست به دست می شود و مادستان در کشاکش قومی، نژادی پان کردیسم رفته رفته می رود تا طعم تلخ تجزیه گرایی را تجربه نماید. از سوی دیگر مادها از طرف شوونیسم ایران باستان پرست آریایی همچون بچه اردک زشت به گوشه دنجی پرت و مطرود می شود و به نظر می رسد این بی مهری پان ایرانیست ها صرفا در مادها خاتمه نمی یابد بلکه به غیر از سلسله هخامنشیان و کوروش کبیر و ساسانیان، به اشکانیان و عیلامیان هم قابل تعمیم است.    

 

 به نظر می رسد شاکله پارت ها در ناحیهٔ همگرایی زبانی و پیوند نژادی با اقوام اورال- آلتایی، ساکاها و ماساگت ها با آریایی های جامانده در حوالی دریاچه اورال به هم می رسد. آنها نیز بعدها از شرق دریای خزر، از سغد به مرو آمده سپس به خراسان بزرگ وارد می شوند.

ظاهرا همین اختلاط نژادی در شاکله تاریخی پارت ها به نوعی باعث بی مهری به این سلسله بزرگ تاریخ ایران گشته است. گویا در تاریخ ایران باستان به جز هخامنشیان و ساسانیان حکومتی بر ایران نرفته است. در این میان عیلامیان، مادها و خصوصا اشکانیان کاملا نادیده گرفته می شوند.

در مجموعه تاریخ ایران باستان، مادها خصوصا آخرین پادشاه ماد آستیاک به این خاطر حقیر و کوچک و حتی دشمن انگاشته می شود، تا امکان تبرئه کوروش از جنگ با نیای مادری اش را فراهم نمایند! اشکانیان نیز به واسطه تبار سکا-آلتایی به بوته فراموشی سپرده می شود. فرهنگ و تمدن عیلامیان نیز به خاطر تبار غیر آریایی نادیده گرفته می شود تا همچنان عصر هخامنشیان عصر طلایی و بی رقیب ایران در راس تاریخ ایران باستان قرار گیرد! و به نظرم این برخورد گزینشی با تاریخ ایران باستان با امانت علمی و شرافت  یک تحقیق و تحلیل تاریخی منصفانه منافات دارد.

شاید مادها در ناحیه همگرایی قومی و زبانی با اقوام اورال-آلتایی و سکا ها به نوعی ریشه به ترک ها برسانند، اما در نهایت مادها مهاجرین آریایی هستند. در راستای همین ادعا های غیر علمی، که آذری ها و ترک ها می گویند مادها و سومری ها ترک بودند و اتفاقا دلایل بی شماری هم برای گفته های خود دارند. کردها نیز قوت ها (کوتی ها) را کرد می خوانند و به واسطه همین تشابه نامی و اشتراکات مکانی کوتی ها را نیای اجدادی خود می نامند. و اخیرا لرها نیز کاسی ها و عیلامی ها را ریشه آبا و اجدادی خود برمی شمارند.

بی شک ایران سرزمین تاخت و تازهای اقوام مختلف بوده است و در این میان ادعای نژادی ثابت و با اصالت تاریخی به گواهی تاریخ غیر ممکن هست. حتی ادعای اصالت آریایی با توجه به این که خود آریایی ها مهاجرینی هستند که از آنسوی فلات ایران وارد ایران شده اند و در معرض اختلاط با کثیری از اقوام بومی ایرانی کاسی ها، کادوسی ها، آماردها و لولوبی ها و کوتی ها و نیپورها بودند، نمی تواند مبتنی بر واقعیت های تاریخی باشد. بگذریم از این که اقوام مختلفی از مناطق دیگر وارد ایران شده اند و هرگز از ایران هم خارج نشده اند. اقوامی چون سکاها، ترک ها، سلوکی ها ، مغول ها و اعراب و در ادوار بسیار دور بابلی ها و آشوری ها به طور گسترده ای وارد ایران شده اند. و هم اکنون سرزمین ایران مجموعه ای بی نظیر و زیبا از اقوام و ملل مختلف جهان را در خود جای داده است.

تمام ابناء بشری دارای یک نژاد و زبان از یک پدر و مادری به نام آدم و حوا بودند که پس از ازدیاد جمعیت و انتشار آن از یک دهکده در سرزمین بکه، با توجه به شرایط زیست محیطی و اختلافات جغرافیایی منجر به تغییرات ظاهری و جسمی، زبانی و نژادی گردید که این علاوه بر ایجاد تفاوت ها و توانایی های جسمی و عقلی، خود اختلافات و سلیقه های چالش برانگیزی ایجاد نمود که ملت ها در بستر همین زد و خورد ها و آزمون و خطاها هم اکنون در یک دهکده بزرگ تر به نام دهکده جهانی گرد آمده است.

به نظر می رسد اختراع خط به توسط سومریان انجام شد و طبیعی است اولین دست خط های انسانی که نزدیکترین به زبان مادری است باید کتیبه های سومری باشد. هر چه در تاریخ به ابتدایی ترین تمدن ها باز می گردیم زبان های اصلی اشتراکات زبانی زیادی با زبان آن تمدن ها برقرار می کنند. و شاید زبان سومری جزو اولین نمونه های زبانی باشد که می تواند از زبان مادری به یادگار مانده است.

به عبارت دیگر اشتراکات فراوانی بین زبان های اصلی موجود با زبان های تمدن های ابتدایی می توان یافت. چرا که همه این زبان های اصلی امروزی خود منشعب از همان زبان های ابتدایی هستند که به مرور زمان و با توجه به تغییرات مکانی و جغرافیایی فاصله زیادی از هم باز کرده و در موارد زیادی منجر به تغییرات بینادین در زبان ها گشته است. اما روی هم رفته باز هم می توان اشترکات تمام زبان ها را به نوعی در تمدن های ابتدایی جستجو نمود.

این نه مختص زبان فارسی، ترکی و انگلیسی یا عربی است بلکه تمام زبان های اصلی به نوعی پیوند خویشاوندی با زبان های ابتدایی دارند که خود آن تمدن های ابتدایی از زبان مادری انشعاب یافته اند.

هر چند که به نظر می رسد در کلیت زبان کردی لهجه ای از زبان فارسی است، همانطور که لری و تالشی و گیلکی و اردو و پشتو چنین هستند و به خودی خود زبانی مستقل به حساب نمی آیند. لذا احتمال اشتراکات زبانی کردی با زبان مادی بیش از آنکه قابل تعدیل در زبان کردی باشد، پیشاپیش باید آن اشترکات زبانی را در زبان فارسی که کردی هم لهجه ای از زبان فارسی است، جستجو نمود.




معمولا کردها نژاد خود را به قوت ها یا کوت ها می رسانند.  بنابر منابع تاریخی قوت ها از قبایل بدوی مادرشاهی بودند که در دوره ای از تاریخ، تمدن عظیم آکاد که به دست سارگون اول بوجود آمده بود را ویران نمودند. که بعد ها منجر به قدرت یابی مجدد سومریان گشت و  سومریان بار دیگر بر بین النهرین حاکم شدند.از سوی دیگر برخی از کردها خود را به مادها متصف می کنند ، صرفا به خاطر مشترکات مکانی و برخی واژه های جغرافیایی، در حالی که  یکی از مسلمات تاریخی این است که مادها ملوک الطوایفی بودند که بخش اعظم آن آریایی ها بودند و بنابر نظر اکثریت قریب به اتفاق، مادها و پارس ها آریایی های مهاجر به فلات ایران هستند. با این توصیف در نهایت کردها نژاد به آریایی ها می رسانند. 

چرا کردها عنوان نژاد  منطقه ای ماد را بر نژاد کلی آریایی ترجیح می دهند. آیا این غیر از مرزبندی نژادی با جغرافیای بزرگ ایران است! آیا  از این مرزبندی نژادی رایحه ناخوش آیند تجزیه طلبی و پان کردیسم به مشام نمی رسد! مباحث نژادی و ناسیونالیستی همیشه به افراط گرائیده و در نهایت سر از منازعات و جنایات فجیع در طول تاریخ درآورده است. پان و  شوونیسم در هر عنوانی غلط و باعث تنش و ترغیب به تجزیه طلبی است. چیزی که متاسفانه هم اکنون در میان برخی اکراد افراطی  می توان دید! 

برخی کرد های افراطی ایران در ایران داعیه تجزیه طلبی دارد، کرد عراق در عراق با علم کردن پرچم اقلیم کردستان در همین راستا پیش  می رود، کرد سوریه در سوریه بر علیه دولت قانونی سوریه می شورد، و کردهای ترکیه هم در ترکیه و در سرحدات و مرز های ایران با  تاسیس پ ک ک و گروه اوجالان و غیره سرزمین ایران را دست خوش نا امنی می نماید.

و بدتر از آن همین امروز هیچ یک از کردهای سرزمین های مذکور همدیگر را قبول ندارند، با هم تفاهم ندارند و در برخی موارد رودر روی  هم قرار می گیرند. اما برای گذشته تاریخ خود از یکپارچگی نژادی ماد و مادستان سخن می گویند.

به گواهی تاریخ معاصر همین دیروز غائله سیمیتکو و شیخ عبید الله از سران کردهای شکاک منجر به قتل عام عظیمی از مردم ایران شد،  غارت و کشتار زنان و کودکان و اموال مردم بی دفاع از ارومیه تا سرحدات زنجان یکی از نمونه های کوچکی از تحرکات پان کردیسم در  ایران بود.

بهتر است بر هر نوع از مباحث بیهوده نژادی خاتمه داد، چرا که در این تبادلات سریع دنیای امروز و در تعاطی و داد و ستند تاریخی هیچ  نژادی به معنای خالص وجود ندارد. و این در حالی است که سرزمین ایران مجموعه ای بی نظیر و زیبا از اقوام و ملل مختلف جهان را در  خود جای داده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد