تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن
تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن

حوا میتوکندری و ازدواج هابیل و قابیل

ازدواج هابیل و قابیل

حلقه مفقوده و راز حوای میتوکندریایی:
در ژنتیک انسانی آدم رنگین‌تن Y جدیدترین نیای مشترکِ (ج.ن.م) تمامی انسان‌ها از طرف پدری است (بدین معنی که اگر تنها در امتداد خط پدری در درخت خانوادگی به گذشته برگردیم، ج.ن.م نقطه‌ایی است که تمامی این خطوط به هم می‌رسند). آدم رنگین‌تن Y احتمالا در بین 90000 و 60000 سال پیش زندگی می‌کرد و همتای مذکر حوای میتوکندری است، اگر چه آدم رنگین‌تن Y خیلی بعد از حوای میتوکندری، احتمالا 50000 تا 80000 سال بعد، زندگی می‌کرد. 

 
آیا این فرد واقعا حضرت آدم بوده است؟ اگر اینگونه باشد آدم کتاب آسمانی تایید شده است. اما مشکل کجاست؟ مشکلی که وجود دارد این است که میتو کندری حوا در همان زمان زندگی نمی کرده است. بلکه سالیان سال قبل تر زندگی می کرده است؟ چگونه ممکن است که حوا قبل از آدم بوده باشد؟ آیا قبل از حضرت آدم انسان های دیگر بوده اند و همه مردان آنها مرده اند و نسل آنها منقرض شده است؟! راز این معما چیست؟ چگونه حوا سالیان سال قبل ازآدم زندگی کرده است؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟...

اما می بایست حضرت آدم و حوا (eve ) در یک زمان زندگی می کرده باشند. اما میتو کندری حوا 200000 سال قبل از کروموزوم Y آدم زندگی می کرده است. اما این چطور امکان پذیر است؟ پاسخ ساده است:
در روایات اسلامی و در مستند داستان آفرینش در قسمت بشرهای نخستین و خلقت آدم اشاره شده که فرزندان آدم با چه کسی ازدواج نمودند؟ آیا با خواهران خود؟ آیا با فرشته یا حوریان بهشتی؟ پس چگونه بوده است؟ چرا که هر دو مورد مشکل آفرین است!
 مستند داستان آفرینش می گوید: فرزندان آدم با دختران تنها خانواده باقی مانده از بشرهای منقرضه بنام جان ازدواج نمودند! بشرهای منقرضه یا بشرهای نخستین و انسان نماها که از نسل آدم نبودند. این است که میتوکندری حوا سالیان سال قبل تر زندگی می کرده است.
این یافته علمی هم تکلیف ازدواج فرزندان آدم را روشن می سازد و هم راه خروج از بن بست حلقه مفقوده (فاصله 200000 ساله میان انسان و بشرهای نخستین) و هم راز حوای میتوکندریایی را برای خود می گشاید.
 
 مستند داستان آفرینش جهان می گوید: شواهد زیادی وجود دارد که قبل از حضرت آدم (ع)، بشر های نخستین که از نسل آن حضرت نبوده اند، زندگی می کرده اند.

در منابع اسلامی از این بشرها و انسانواره های قبل از آدم بنام بن، سن، جن، ناس، جان، حن و نسناس یاد شده است.

در منابع غربی نیز از این بشرهای اولیه تحت عناوین انسان جاوه، پکن، نئاندرتال، کرومانیون، ساپیس و انسان دکتر لیکی یاد می شود.

امام باقر (ع) فرمود: خداوند خلق کرد در روی زمین، هفت نوع که آنها از نسل آدم نبودند، خلق کرد آنها را از سطح خاک، پس ساکن کرد آنها را در زمین یکی پس از دیگری با عالم زیستی خودشان، سپس خداوند عزوجل آدم أبوالبشر را آفرید و ذریه و اولاد وی را از او آفرید.

انقراض گروهی دایناسورها تنها انقراض ممکن در حیات نبود، دایناسورها و غول پیکرها به خاطر رشد کمی از حرکت تکاملی و کیفی حیات باز ماندند.

انقراض گروهی بشرهای اولیه نمونه مشابهی از انقراض انواع دایناسورهاست، با این تفاوت که آنها به خاطر خونریزی و فساد در میان نوع خود دچار سرنوشت دایناسورها گردیدند.

قرآن این بشرهای اولیه را «یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ» می نامد: کسانی که بر روی زمین فساد و خونریزی کردند.

فاصله میان انقراض بشرهای گذشته با اولین نوع حاضر انسان (آدم) درحدود دویست هزار سال است. هیچ دلیل آثاری و فسیلی، بر پیوند نسل این انسان با بشرهای منقرضه در دست نیست و دستکم 245000 سال میان انسان و بشرهای گذشته خلا آثاری وجود دارد. منابع غربی این فاصله 200 هزار ساله را حلقه گمشده نامیده اند، هر چند در این فاصله و در این حلقه چیزی نبوده تا گم شده باشد!

اما برسی‌های به روز و اصلاح شده براساس  DNA نشان می دهد که تصادفا در این حلقه و در این فاصله چیزی وجود داشته است: وجود خانواده ای باقی مانده از بشرهای منقرضه بنام جان - حوا میتوکندریایی!

موضوع ازدواج فرزندان آدم از دیر باز مطرح بوده است که هابیل و قابیل با چه کسانی ازدواج کرده اند؟ آیا آنان با خواهران خودشان ازدواج کرده اند؟ آیا آنان با همسرانی از جنس ملک یا جن ازدواج کرده اند؟ آیا آنان با بشرهای دیگر ازدواج کرده اند؟ اگر با خواهران خود ازدواج کرده باشند با توجه به حرمت ازدواج برادر و خواهر در تمام ادیان و شرایع، چگونه این ازدواج قابل توجیه است؟
نظر دیگر آن‌ است‌ که‌ چون‌ ازدواج‌ فرزندان‌ آدم‌ با یکدیگر ممکن‌ نبود (زیرا ازدواج‌ با محارم‌ یک‌ عمل‌ قبیح‌ و زشت‌ و شرعا حرام است‌) فرزندان‌ آدم‌ با دخترانی‌ از جنس بشر و از نژاد و نسل‌ دیگر که‌ از نسل های قبل در روی‌ زمین‌ باقی مانده بودند ازدواج‌ کردند. بعداً که‌ فرزندان‌ آنها باهم‌ پسر عمو شدند، زناشویی‌ میان‌ خود آنان‌ صورت‌ پذیرفت‌. این‌ نظر را نیز بعضی‌ از روایات‌ تأیید می‌کند که فرزندان آدم با دختران خانواده ای باقی مانده از بشرهای منقرضه بنام جان، که به نوعی از تکامل، ظرافت و زیبایی دست یافته بودند ازدواج نمودند.

بنابر این فرضیه حوای میتوکندریایی هم تکلیف ازدواج فرزندان آدم را روشن می سازد و هم راه خروج از بن بست حلقه مفقوده (فاصله 200000 ساله میان انسان و بشرهای نخستین) و هم راز حوای میتوکندریایی را برای خود می گشاید.

نظرات 1 + ارسال نظر
صادق پنج‌شنبه 30 فروردین 1397 ساعت 12:31

سوال می شود:
در مستند داستان آفرینش و داستان تمدن یک تناقضی هست. ابتدا می گوید بشرهای نخستین در حدود 250 هزار سال قبل از خلقت آدم منقرض گشتند، بعد می گوید فرزندان آدم با دختران همان بشرهای نخستین ازدواج نمودند. چطور ممکن هست؟!

پاسخ:

وقتی صحبت از انقراض یکنوع می شود بدین معنا نیست که در یک مقطع تاریخی مشخص همه آنها از بین می روند، همانطور که تکامل یک نوع ممکن است در طول هزاره ها اتفاق بیفتد، انقراض یک نوع نیز رفته رفته در طول قرن ها و هزاره ها میسر است. فلسفه حیات چیزی نیست که بخواهیم با خط کش ریاضی آن را محدود سازیم و یا منقطع... بله انقراض بشرهای اولیه اتفاق افتاده است و این به این معنا نیست که حتی یک یا چند خانواده از آنها باقی نمانده باشد. معمولا در این گونه مباحث کلی وقتی یک نوع به یک حد از نابودی رسید می گوییم نسل مثلا یوزپلنگ های ایرانی منقرض گشت. اما این به دین معنا نیست که حتی یک یا چند قلاده از آن در یک بخشی از ایران یا سیاره زمین باقی نمانده باشد. آیا می توان حکم قطعی و کلی برای انقراض نسل یوزپلنگ های ایرانی صادرکرد. از کجا معلوم در یک گوشه ای از جهان پهناور هنوز یک یا چند خانواده از آن به دور از دیگان تیز بین ما به زندگی خود ادامه نمی دهند؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد