تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن
تاریخ تمدن

تاریخ تمدن

مستند داستان تمدن

نهضت جاویدان و بابک ، قیامی ملی یا اسلامی ؟!


بابک و نقد تاریخنگاری

مشهورترین قولها درباره نهضت جاویدان و بابک(خرمدین) این است که قیام بابک ،قیامی ملی با اندیشه مزدکی بوده. اما آقای دکتر رسول رضوی در کتاب بابک ونقد تاریخ نگاری معتقد است این نهضت قیامی اسلامی-شیعی(هفت امامی) برعلیه خلافت عباسی ست...وی معتقد است در طول زمان سه جریان سعی در تخریب و مغشوش کردن نهضت جاویدان و بابک در راستای اهدافشان داشته اند...جریان اول ؛دستگاه تبلیغاتی خلافت عباسی برای زیر سوال بردن ان نهضت شیعه ی هفت امامی...جریان دوم ؛ ناسیونالیستهای ایرانی و شعوبیه که برای مقابله با اسلام نیاز به یک قهرمان داشتند...جریان سوم؛ کمونیست های ایرانی ست که برای اهداف ضددینی نیاز به شخصیتی تاریخی با گرایشات مزدکی داشتند...

  

   در یادداشت ناشر کتاب نوشته شده : کتاب حاضر نگاه نوى است به ریشه هاى فکرى و بستر حرکت یکى از رخ دادهاى بسیار مهمّ در گذشته ایران. این رخ داد که در ملتقاى سده هاى دوّم و سوّم هجرى قمرى به وقوع پیوسته، از جریان اعتقادات دین ناب منبعث شده و به روى دادهاى پس از خود تا دیرزمانى و حتّى تا اکنون معاصر تأثیر گذاشته است. به باور نگارنده آن چه که به محور این موضوع (هم در گذشته و هم دوره هاى معاصر) نوشته شده، دانسته ـ ندانسته (به عمد در نگارش هاى فرمایشى و به اشتباه در تأثیرپذیرى از بینش ها و روى دادها) با عدم دقت در پژوهش و بازنگرى توأم بوده، منشأ سردرگمى و عدم دست یابى به واقعیت، در پیدایش، چرایى تکوین و چگونگى سیر تحوّل فکرى و اعتقادى در این روى داد بوده است. ازاین رو، نگارنده در جای جاى کتاب به نقد “وقایع نگارى” این پدیده در تاریخ ایران پرداخته، گواین که اصل تحلیل واقعه منظورنظر بوده است.

همچنین در پیش گفتار اینگونه آمده: نهضت ”بذ” به رهبرى جاویدان و سپس بابک که یکى از پاک ترین و قوى ترین قیام هاى مذهبى بود، در مدتى کوتاه توانست ضربه هاى سهمگینى بر پیکره خلافت عباسى وارد ساخته و بر زخم هاى پیشین مردم مسلمان مرهمى بگذارد و مى رفت تا همچون قیام ابومسلم که منجر به شکست بنى امیه شد، خلافت عباسیان را واژگون کند که نو مسلمانان ماوراءالنهر تازه نفس و دوآتشه، از راه رسیدند و تهى از درک دینى و حسّ انسانى به سرکوبى این قیام پرداختند و بعدها نویسندگان دربارى با تحریف تاریخ و جعل اقوال، چنان آشفته بازارى پدید آوردند که چهره واقعى آن قیام در گردوخاک تحریف گم شد و در اذهان تاریخ زده بسیارى، به قیامى صرفاً ملى و اقتصادى تبدیل گشت که گویا خارج از سیر طبیعى جامعه اسلامى، اندکى به حیات خود ادامه داده و بعداً از میان رفته است.
این قیام نیز مانند بسیارى دیگر، در نتیجه تبلیغات مداوم و گسترده دربارها برچسب “اشتراک در اموال و زنان” را خورد و در میان مردم چهره اى زشت یافت. ماهیت اصلى اندیشه رهبران این قیام از یادها رفت و در اذهان عامّه، کسى از ماهیت واقعى آن اطلاع درستى ندارد و تنها چیزى که همگان در مورد این نهضت مى دانند نام “بابک” است که آن هم آغشته به انبوهى از اتهامات اشتراکى و ملى گرایى است.
نویسندگان دربارى براى تحریف و تخریب چهره این گونه مذاهب و قیام ها معمولا به حربه هاى مختلفى تمسک مى جستند و تهمت هاى رنگارنگى به آن ها مى زدند، امّا یک تهمت در درازناى تاریخ پایدار بوده و تبدیل به قانون شده و آن این که تمام مذاهب این چنینى را که باعث قیام هاى نظامى مى شد، به “اشتراک در اموال و زنان” متهم مى ساختند و افراد جامعه اسلامى که به شدت از اشتراک در اموال و زنان متنفر بودند، تبدیل به سپاهیان ستیزنده با آن ها مى شدند و ناخواسته مجرى مطامع دربارها مى گشتند...

لینک دانلود برای مطالعه علاقه مندان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد